سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ


آرشیو وبلاگ
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 0
  • کل بازدیدها: 12641



خلوتگاه




عاشقی اشتباهی است

زندگی اشتباهی است

آرزوها اشتباهی است

اعتقادات اشنباهی است

حتی وجودم اشتباهی است

من متعلق به این مکان نیستم

باید وارهم تا بیابم منزلم را

خانه ام در دوردست هاست

جایی که پر از سکوت است

سکوت تنها پر کننده خالی است

سکوت تنها صدای خداست

من باید برهم ،برهم،برهم

می خواهم پربگشایم تا سکوت را بیابم

می خواهم پرواز کنم تا آن سوی هستی

تا عدم ، می خواهم حقیقتم را بیابم

حقیقتی درست ، حقیقت وجود من خدایی شدن است

من آفریده شده ام برای خدایی شدن !




موضوع مطلب :


شنبه 92 شهریور 30 :: 3:34 عصر :: نویسنده : نازنین احمدی

پرواز می کردم ، بالا میرفتم اما

بالهایم سوخت و در اعماق لجنزاری تاریک گرفتار شدم

حال پرواز خیال و سرابی بیش نیست

آنقدر با وجود  و اصل خود بیگانه گشته ام که از پرواز وحشت دارم

شاید هم بالهایم وجود دارند اما همدم من همان لجنزار گشته

لجنزاری که مرا تا اعماقش فروبرد

آن طور با اصلم بیگانه گشته ام که گویی

وجودم لجنزار بوده باور کرده ام که پرواز من رویا بوده

با خود بیگانه گشته ام ،سر دوراهی مانده ام

نمی توانم سرشت حقیقی ام را بیابم

من که هستم ؟ که بودم ؟ به کجا خواهم رفت ؟

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 تیر 17 :: 8:10 عصر :: نویسنده : نازنین احمدی

آروزهایم را در نگاه او می یابم ، در صدای او ، در وجود او

هرکجا می نگرم او هم هست

گویی لحظه ای از چشمانم جدا نیست

او با تمام روح و جسم من گره خورده است

گره خوردگی درد دارد ، دردی بس شیرین

دردی که در ورای آن تقدس و پاکی را می یابی

دردی که در پی آن نه تنها آروز بلکه حقیقت آرزو را می یابی !




موضوع مطلب :


شنبه 92 تیر 15 :: 12:45 عصر :: نویسنده : نازنین احمدی

نمی دانم این حسی که در من جریان دارد چیست ؟

عشق نمی توان نامید

عشق دیوانگی است

من دیوانه نیستم

بین مردم عادی زندگی می کنم

اما ... حس می کنم زندگی در میان انسان ها ی عادی خسته کننده است

آری ! دیوانه گشته ام ، این دیوانگی همان عشق است

تک تک ذرات وجودم عشق را فریاد می زند  و

سکوت مطلق دنیای دیوانگی ام را در هم می شکند !




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 تیر 10 :: 10:59 عصر :: نویسنده : نازنین احمدی

خداوندا تو بگشا در پیش رویم دری

خسته ام از قفلهای زندگی

دلم پرواز بی نهایت می خواهد

دلم زندگی بی غم می خواهد

دلم می خواهد پربگشایم و بگریزم

دلم می خواهد وارهم از این مرداب

دلم می خواهد بیابم منزلم را

منزلم جایی است که تو باشی آه ای خدا !!




موضوع مطلب :


جمعه 92 خرداد 31 :: 2:43 عصر :: نویسنده : نازنین احمدی

امروز هم دلم سیاه است

عصرها می گذرند

این روزها تداعی گر غم اند

جمعه ها بس دل گیر است

سالهاست زندگی من

روزی جز جمعه را تکرار نمی کند

غرق این جمعه های دل گیر بی پایان شدم

آیا پایانی پیش رو خواهد بود ؟




موضوع مطلب :


جمعه 92 خرداد 31 :: 2:40 عصر :: نویسنده : نازنین احمدی